خانه‌ی یادمان فـِـلچـِر ترانه‌ایست از آخرین آلبوم گروه پینک فلوید که با همراهی راجر واترز ساخته شد. آلبوم پرده‌ی آخر نیز مانند دیگر کارهای این گروه در رده‌ی آلبوم‌های مفهومی قرار می‌گیرد و اعتراض این بار پینک فلوید به جنگ است، آن‌چنان‌که واترز آن را «خیانتی به سربازان جان‌باخته انگلیسی» در جنگ دوم جهانی نیز می‌نامد (کسانی چون پدرش که این ترانه به نام او آراسته شده است). این ترانه به همایشی خیالی از سیاست‌مداران آن روزگار که همه‌شان دست‌شان به جنگی آلوده بود می‌پردازد.
دلیل انتخاب این ترانه سایه جنگی است که اکنون بر روی میهن‌مان سایه افکنده و با کمی خوش سلیقه‌گی می‌توان جای کاراکترهای آورده شده در این ترانه را با دیکتاتورها و سیاست‌مداران امروزی چه از نوع وطنی‌اش و چه فرنگی‌اش عوض کرد!

بچه‌هایت را که دیگه خیلی یزرگ شده‌ان رو بردار و ببر به جایی
و براشون خونه‌ای بساز
جایی کوچک اما از آنِ خودشون
خانه‌ی یادمان فـِـلچـِر جایی برای دیکتاتورها و سلاطین که دردشون بی‌درمونه

جایی که هر روز می‌تونن واسه خودشون نزول اجلال داشته باشن
تا در تلویزیونی مدار بسته خودشون رو ببینن
چون این تنها ارتباطیه که می‌پسندن
چون فقط همین رو می‌خان که بفهمن

خانوم‌ها و آقایون، خوشآمد می‌گیم به:
ریگان و هـِـیگ
آقای بگین و رفیقش، خانوم تاچر و پـِـیزلی، سلام مگی!
آقای برژنف و حزبش
ببخشید مـِـی‌خونه کدوم وریه؟
روح مک‌کارتی و خاطرات نیکسون، اون کچل کیه؟
خدافظ!
و حالا تصویر رنگی می‌شود
تعدادی از ستاره‌گانِ قصابِ ناشناس از امریکای لاتین

اونا انتظار داشتن که بهشون احترام بذاریم؟
اونا می‌تونن مدال‌هاشون رو برق بندازن و لبخندی تقدیم اون مدال‌ها کنن
و سر خودشون رو تا مدتی با این کار گرم کنن
بوم بوم، بنگ بنگ، دراز شو، تو مُردی

امن و امون در نگاه ممتد یک چشم شیشه‌ای (1)
با اسباب بازی‌هاشون
اونا بچه‌های خوبی خاهند بود
در خانه‌ی یادمان فـِـلچـِر جایی برای استعمارگرانِ نابودگر روح و جان

آیا همه‌شون اومدن؟
بهتون داره خوش می‌گذره؟
حالا دیگه می‌شه راه حل نهایی را اجرا کرد!

1- چشم الکترونیک
—————————————————————-
– برای دیدن متن اصلی به این پیوند بروید.
– برای دانلود ترانه به این پیوند بروید.

این پست از بالاموزیک را به نیل یانگ اختصاص دادیم، هنرمندی کانادایی که بدون شک جزو با استعدادترین آوازه‌خوان-ترانه‌سراهای معاصر در سبک راک است.
لازم به ذکر است ترجمه‌ی این ترانه‌ی عاشقانه توسط دوستان مهربان بالاموزیک حمیرا و آتوسا صورت پذیرفته است.

به‌یک‌باره گمان بردم که تو را دیده بودم/
در کافه‌ای مه‌‌آلود و پرهمهمه/
می‌رقصیدی در نور، ستاره‌به‌ستاره/
می‌شناختمت از لابه‌لای پرتوهای ماه‌تاب/
و دیدم که چشمان قهوه‌رنگت شراره‌ی آتش شدند/
تو چون گردبادی بودی با چشمان رامشگر/
و من مجنون‌وار پرتاب شدم به آن مکان امنی که احساس در آن می‌ایستد بر جای/
می‌خواهم که دوستت داشته باشم اما از عشق تو دیوانه می‌شوم/
من رویای تو را در جان می‌پرورانم اما تو تنها یک رویایی/
تو می‌توانستی کسی باشی برایم، پیش از لمس لبانم/
آن احساس بی‌بدیل، آنگاه که زمان/
در سفری وهم‌آلود از میان من و تو لغزید و گریخت /
تو چون گردبادی بودی با چشمان رامشگر/
و من مجنون‌وار پرتاب شدم به آن مکان امنی که احساس در آن می‌ایستد بر جای/
می‌خواهم که دوستت داشته باشم اما از عشق تو دیوانه می‌شوم

——————————————–
– برای دیدن متن اصلی به این پیوند بروید.
– برای دانلود ورژن آنپلاگد به این پیوند بروید.
– برای دانلود ورژن اصلی به این پیوند بروید.

برای مایی که در ج.ا بزرگ شدیم سانسور شدن و کلن دیدن انواع و اقسام سانسور چه از سوی دیگران و حتا خود سانسوری مورد غریبی نیست اما دیدن سانسوری مضحک و سخیف از سوی سایت روزآنلاین که هیچگونه محذوری در این میان ندارد بسیار مهوع و در واقع آبروریزی به کمال بود. معنی و مفهوم رسانه‌ی آزادِ خارج کشورِ متحجر را هم فهمیدیم!


این موضوع دلیلی شد تا این ترانه را برای این پست انتخاب کنم…

آن چیزی را که می‌خواهم نمی‌توانم بیان کنم
حتی اگر جدی هم نباشه!

مردم به من می‌گن که چی بگم
به چی فکر کنم
یا چه بنوازم…

این ترانه، ترانه‌ای ضد جنگ است. موضوعی که با توجه به رفتار حاکمان کنونی ج.ا باز هم بوی آن مشام را می‌آزارد. این پست تقدیم می‌شود به هم‌وطنانی که جان خود را بر سر طمع حاکمان در جنگ باختند…

ما و اون‌ها
آخرش همه‌مون آدم‌هایی معمولی هستیم
من و تو
فقط خدا ‌می‌دونه که اگر انتخاب داشتیم شاید این‌کارها رو نمی‌کردیم
فرمان حرکت به جلو… و همه‌ی سربازان خط مقدم کشته شدند
و ژنرالی که نشسته… و خطوطی در نقشه جابه‌جا شدند

مشکی و آبی
چه کسی می‌دونه کی به کیه و چی به چیه
فراز و فرود
آخرش همه چیز گـِـرد و گـِـرد و گـِـرده
فرد پلاکارد به دستی گفت؛ نمی‌دونستی که این نبرد واژه‌هاست؟
و کسی که اسلحه داشت گفت؛ پسرم این‌جا برایت جا داریم

بی‌حال و داغون
کاریش نمی‌شه کرد اما حرف پیرامونش زیاده
با چیزی یا بی آن
هیچ فردی نمی‌تونه رد کنه که جنگ‌ها برای اینه
فارغ از این‌ها… روز شلوغی در پیش دارم
و ذهنی مشغول…

برای این‌که پول خورد و خوراک نداشت… پیرمرد جان داد.

———————————————————
– برای دانلود ترانه به این پیوند بروید.
– برای خوانش متن اصلی به این پیوند بروید.

تقدیم به رفیقم بهزاد عزیز. خیلی وقت پیش درخواست پستی از کریس ری‌آ داشت که پشت گوش افتاده بود، امیدوارم بپسندد.

هنگامی که گری‌یو(1) در کمال می‌خواند
يافتم دیاری را که از آنم
چیزی که گری‌یو می‌خواند برایم آشنا بود
نوای جان‌افزایی که من را به گریه انداخت
برایم داستانی درون ترانه‌اش زاده شد
در پایان، دریافتم که خاستگاه بلوز کجاست

نوای موسیقی‌اش از سرزمینی دور‌دست آمد
پس‌و‌پیش شد و با شن‌های صحرا تغییراتی یافت
تا به کرانه‌های دوزخ رفت و یخ زد
و شد آن چیزی که حالا همه‌ی ما می‌شناسیمش
جایی که بلوز از آن می‌آید

پیرمردی فرزانه به من گفت
محلی که تو درد را حس می‌کنی
و موسیقی همان‌جا را می‌بوسد
گداخته می‌شود مانند باده‌ی شیطان
اندوهی آمد و او کبود شد
به وقت تنهایی، این ترانه را به خاطر خواهی آورد
وقتی‌که سخت می‌آزاردت
وفتی‌که تو را رها نمی‌کند
هرچند که دل‌گیر و خفه است
جایی که متعلق به آن هستی
آن وقت است که خواهی فهمید
خاستگاه بلوز کجاست…

(1) نقال آفریقایی
——————————————————————–
– برای دانلود ترانه به این پیوند بروید.
– برای دیدن متن انگلیسی به این پیوند بروید.

سوگی دیگر بر دل دنیای موسیقی نشست، امی واین‌هاوس خواننده و ترانه‌نویس نام‌دار در بیست‌و‌هفت سالگی داخل منزلش در لندن درگذشت.
او از بااستعدادهایی بود که مانند هم‌سلفانی چون جیم موریسون، جانیس جاپلین و جیمی هندریکس خیلی زود و درحالی‌که تنها 2 آلبوم منتشر کرده بود از دنیا رفت، روحش شاد.

اون هیچ راهی برای برگشت باقی نگذاشت

فقط هوایِ پایین شکمش رو داشت

با همون شیوه‌ی مطمئن قدیمی‌ش

من با سری افراشته

و اشک‌های خشک شده‌‌ام

ادامه می‌دم بدون مَردَم

تو به اصل خودت برگشتی

حالا دیگه پاک شده همه‌ی چیزهایی که بین‌مون گذشت

و من مشغول پاک کردن رد پایت (از زندگیم) هستم

تناقض‌های عجیبی وجودم رو پر کرده

من باز به سیاهی بر خواهم گشت

ما فقط در ظاهر خداحافظی کردیم

من 100 بار مردم

تو برگرد پیش اون دختره

و من برمی‌گردم به…

من به خودمون برمی‌گردم

من خیلی دوستت دارم

اما کافی نیست

تو گـَردَش را می‌پسندی

و من دودش را دوست دارم

و زندگی مثل یک لوله‌س

و من مثل یکه سکه‌ی کوچولو در اون غوطه‌ورم

ما فقط در ظاهر خداحافظی کردیم

من 100 بار مردم

تو برگرد پیش اون دختره

و من برمی‌گردم به…

سیاهـــی…

————————————-
– برای دانلود ترانه به این لینک بروید.
– برای دیدن متن اصلی به این لینک بروید.

آهنگ لاورز این جاپان یا عاشقان در ژاپن، یکی از آهنگ های آلبوم Viva La Vida or Death & All His Friends، کاری از گروه کلدپلی هست.

Album artwork for 'Viva La Vida Or Death And All His Friends'

اگر از طرفداران پر و پاقرص کلدپلی باشید، حتما این موضوع رو میدونید که فهمیدن معنای کامل آهنگ های یک آلبوم از این گروه، نیازمند گوش دادن و ترجمه کردن تمام آهنگ های اون آلبوم هست تا کاملا متوجه منظور خواننده بشیم….به عنوان مثال در همین آلبوم ویوا لا ویدا، در آهنگ های نخستین خواننده حس بدی رو نسبت به زندگیش پیدا میکنه و حرفهای غم انگیزی رو میزنه تا جایی که در آهنگی به نام  «42» این غم به اوج خودش میرسه و خواننده میگه ، اونهایی که مردند و از پیشم رفتند، در ذهنم زندگی میکنند و…حال بد خودش رو توضیح میده، اما در آهنگ شماره پنج این آلبوم که همین لاورز این جاپان هست، کم کم روزنه هایی از امید رو در شعر میشه فهمید، جایی که کریس مارتین میگه باید تلاش کرد و به امید زندگی کرد و به راه خود ایمان داشت و در آخر میشه به نور (موفقیت) رسید…..

علت انتخاب این آهنگ غیر از اینکه بسیار دوستش دارم به این علت هست که چند دوست خوبم که توی همین وبلاگ هم اکانت دارند، به تازگی در اثر یک سری اتفاقات، دلگیر شدند و کمتر پیش ما میان، این آهنگ رو تقدیم میکنم به این عزیزان و امیدوارم باز هم برگردند و مثل قبل شاد باشند.

[audio http://dl.dropbox.com/u/33785670/05%20Lovers%20In%20Japan-Reign%20Of%20Love.mp3]

عاشقان به راهی که در آن هستید ادامه بدید

دونده ها تا آخر مسابقه ادامه بدید

سربازها به راه خودتون با همه ی سختیها ادامه بدید

بعضی اوقات حتی درست هم اشتباهه

آدما صورت من رو برمیگردونن تا ببینن من کی هستم

سرمو پایین نگه میدارم تا ببینم چه حسی داره

ولی شک ندارم،یک روز هممون آزاد میشیم

امشب ، شاید بریم

بریم واسه دیدن رویای خورشید اوساکا*

اوه….

اوه…

دیدن رویای وقتی که صبح می آید

آدما صورت من رو برمیگردونن تا بفهمن من کی هستم

سرمو پایین نگه میدارم تا ببینم چه حسی داره

ولی شک ندارم، بالاخره یه روز خورشید درمیاد!

****

*اوساکا سومین شهر بزرگ ژاپن است

===============

متن اصلی این آهنگ رو از اینجا میتونید بخونید!

ترانه سگ‌دو بزن (Run Like Hell) از آخرین ترانه‌هایی‌ است که راجر واترز و دیوید گیل‌مور با همکاری یکدیگر ساخته‌اند. این ترانه از آلبوم دیوار چون دیگر ترانه‌های آلبوم به شخصیت اصلی داستان (پینک که یک ستاره موسیقی راک است) پرداخته درحالیکه او که در توهمات خویش به یک دیکتاتور فاشیست مبدل گشته و تماشاگران کنسرتش رابه یک گروه تبه‌کار و عصبانی که تحت فرمان وی هستند تبدیل کرده و قصد دارد آنها را به سطح شهر بفرستد تا مردم عادی را سرکوب کرده و بیازارند آنچنان که می‌گوید، کسانی که باید کشته شوند. این شخصیت فاشیستی پینک را واترز از هیتلر برگرفته اما امروزه می‌تواند مصداق فراوانی داشته باشد از فاشیستهایی شناخته شده تا نوچه‌چماقداران دنیای مجازی که کمتر شناخته شده‌اند!

بدو… دو پا داری دو پای دیگر هم قرض کن و مثل سگ بدو و بدو

بهتره صورتت رو با همون ماسکی که دلت می‌خواد بپوشونی
چاک دهانت را ببندی و کرکره‌ی چشم‌هایت را بکشی پایین
با خنده‌‌ی تو خالی و قلب گرسنه و درنده‌ات
زردآبی را حس کن که از گذشته‌ی گناه‌آلودت داری بالا میاری
با اعصابی خرد شده و لاکی(1) که داره داغون می‌شه
و چکش‌هایی که بر در خانه‌ات فرود میان
بهتره که…بدویی

بدو… دو پا داری دو پای دیگر هم قرض کن و مثل سگ بدو و بدو

بهتره تا تمام روز را بخوابی و شب‌ها رو بدویی
و احساسات کثیفت رو در عمق وجودت دفن کنی
و اگه امشب با دوست‌دخترت می‌خوای بری بیرون
بهتره که ماشینت رو جایی پارک کنی تا کسی نبیندت
چون اگر تو رو با اون در صندلی عقب ماشینت گیر بیارن (درحال معاشقه)
توی یک بسته‌ی پستی می‌فرستنت پیش مادرت

پس سگ‌دو بزن و در رو!
—————————————————–
(1) لاکِ لاک‌پشت یا پوسته‌ی دیگر حیوانات نظیر صدف یا حلزون
—————————————————–
– برای دانلود ترانه به این پیوند بروید.
– برای دیدن متن اصلی بر روی این پیوند کلیک کنید.
– به دلیل بی‌کیفیتی ویدیوی اصلی دو ویدیوی زیر که دارای کیفیت خوبی هستند را در این پست قرار دادم.

این متن کاری از «اولاد» عزیز است که هیچ‌گاه لطفش را از بالاموزیک دریغ نکرده و توسط ای-میل برای ما فرستاده شده است. با هم می‌خوانیم:

ترانه «آینده» در سال 1992 در آلبومی به همین نام توسط خواننده و ترانه‌سرای شهیر کانادایی «لئونارد کوهن» روانه بازار شد. تفسیرهای متعدد و گاه متضادی از این ترانه ارایه شده است. گروهی آنرا هجویه‌ای بر مکاشفه یوحنا (پایان دنیا) از زبان شیطان دانسته و گروهی انتقادی از دنیای مدرن (یا امریکا) با ابزار رصد زندگی شخصی و نسبیت‌گرایی. برخی نیز حتی این ترانه (بخصوص بخش های نخست‌اش) را توصیف روزهای آخر یک دیکتاتور در سرزمین ازهم پاشیده‌اش می دانند. دربین چندین صفحه تفسیر و نقدهای طولانی که در مجلات موسیقی یا صفحات اینترنتی وجود دارد نظری کوتاه از کاربری ناشناس شاید مختصر و مفید‌ترین آنها باشد:

«یک ترانه دیگر از کوهن که در آن واحد درباره همه چیز داد سخن رانده! و البته یکی از بهترین کارهایش»

بی خوابی شبانه ام را به من پس بده / اتاق آینه کاری شده و زندگی مخفی‌ام را / اینجا خیلی دلگیر است / کسی برای شکنجه شدن باقی نمانده / به من ولایت مطلق بده / بر هر جان زنده‌ای / و کنار من دراز بکش عزیزم / این یک دستور است

به من مواد مخدر و سکس مقعدی بده / تنها درختی که باقی مانده را قطع کن / و در گاله فرهنگ‌ات را بگذار / «دیوار برلین» را به من برگردان / «استالین» (1) و «سینت‌پال» (2) را به من بده / آینده را دیده ام برادر  / که قتل و کشتار خواهد بود

[مفاهیم و ارزش‌ها] جابجا خواهندشد، در جمیع جهات / چیزی نخواهند ماند / چیزی دیگر برای ارزش گذاری نخواهند ماند / کولاکی که دنیا را فرا گرفته / از حد گذشته است / و مرتبه روح و جسم را / واژگون کرده است / [و به این دلیل] وقتی آنها گفتند: توبه، توبه / نمی‌فهمم منظورشان چیست / وقتی آنها گفتند: توبه، توبه / نمی‌فهمم منظورشان چیست / وقتی آنها گفتند: توبه، توبه / نمی‌فهمم منظورشان چیست /

مرا از باد تمایز نمی‌دهی / هرگز نخواهی داد و نداده‌ای / من آن یهودی کوچکی هستم که کتاب مقدس را نوشته‌ام / من ظهور و سقوط ملت‌ها را دیده‌ام / داستان‌هایشان را شنیده‌ام، همه شان را / اما تنها نیروی حیات عشق است / به او گفته شده که تو در اینجا بنده‌ای بیش نیستی/ [اما] بگذار اینگونه صریح و رک بگویم: / دیگر تمام شد / [ این وضع] دیگر ادامه نخواهد یافت /  و اکنون چرخ های بهشت بازمی‌ایستند / چوب‌دست سه شاخ شیطان را حس خواهی کرد / برای آینده آماده شو: / که قتل و کشتار خواهد بود / [مفاهیم و ارزش‌ها] جابجا خواهندشد، در جمیع جهات / چیزی نخواهند ماند . . .

ماسک از چهره‌ها برداشته خواهد شد(3)/ زندگی شخصی‌ات به ناگهان در معرض دید همه قرار خواهد گرفت / روح‌ها به پرواز در خواهند آمد / بواسطه آتش، مسیر [رستگاری] بسته خواهد شد (4) / و اشباح [ذهن] به رقص خواهند آمد (5)/ زنی را خواهی دید / که واژگون به صلیب کشیده شده / جامه‌اش روی چهره افتاده / [و چون چهره‌اش مشخص نیست] شاعران پست خرده‌پا اطرافش گردآمده / و سعی می‌کنند مانند «چارلز منسون» (6) سخن بگویند /  و اشباح [ذهن] به رقص خواهند آمد / «دیوار برلین» را به من برگردان / «استالین»  و «سینت‌پال»  را به من بده / «مسیح» را بده / یا «هیروشیما» را / جنین را در رحم نابود کن / بهرحال کودکان را دوست نداریم / آینده را دیده ام عزیزم  / که قتل و کشتار خواهد بود / [مفاهیم و ارزش‌ها] جابجا خواهندشد، در جمیع جهات / چیزی نخواهند ماند . . .

——————————————————————-

1- دیکتاتور شوروی

2- Saint Paul شخصی بود که ایده قربانی شدن مسیح برای بخشایش گناهان انسان را مطرح کرد و می‌تواند نماد هر مفسر مذهبی باشد که ادعای همه‌چیز دانی بارگاه الهی دارد.

3- ترجمه اصلی این است: «کدهای باستانی غربی شکسته خواهند شد» که می‌تواند اشاره‌ای به شکسته شدن لوح حاوی کدهای باستانی رستگاری (ده فرمان) باشد. از سوی دیگر، کد یک سری سمبل‌هایی است که در رمزنگاری استفاده می‌شود و بدین سبب می‌توان آن را ماسکی برای پوشش واقعیت درونی درنظر گرفت. با توجه به جملات بعدی ترانه برداشت دومی در ترجمه مورد استفاده قرار گرفته است.

4- این جمله ممکن است به سادگی تنها نشانگر هرج و مرج باشد. علاوه براین تفسیر دیگری نیز می‌توان داشت: در کتب مذهبی آتش نمادی از خداست و از آنجا که road (مسیر) بصورت مفرد استفاده شده میتوان استنباط کرد که مسیر رستگاری بسته خواهد شد.

5- Phantom (شبح) و مرد سفیدپوش درحال رقصیدن هردو سمبلی از وسواس فکری هستند. اگر اشباح در خیابان ها ظاهر شوند برای همه قابل رویت خواهند بود و این احتمالن در تکمیل جمله پیشین یعنی در معرض دید قرار گرفتن زندگی شخصی بوده و  تاکید براین نکته است که علاوه بر اعمال نهانی، افکار نهانی انسان‌ها نیز آشکار خواهد شد.

6- Charles Manson قاتلی جنجالی در امریکاست که بنوعی ادعای پیامبری دارد.

 

–  برای دانلود ترانه به این پیوند بروید.

– برای دیدن متن اصلی به این پیوند بروید.

—————————————————————————

منابع:

http://www.leonardcohenfiles.com/future.html

http://www.songmeanings.net/songs/view/3530822107858541162

http://leonardcohen.mihanblog.com/post/9

————————————————————————-

خرداد است، دو سال است که خیلی چیزها در ایران‌مان تغییر یافته، تولد دو ساله‌گی جنبش سبز خجسته باد.

داستان خرداده //
صداش شده ساکت //
مردمی که با عشق //
گل رو دادن جای صداهای ناله //
رویاهامون خاکه //
قصه خرداده //
زندگیمون تو باده //
ولی دلا امید داره //
صدام می آد بایه //
امید و یه خواهش //
اینی که داری می شنوی آهنگ خرداده //
قصه من و غم نیست، //
یه روزی رخ داده //
شونه هایی که کنار هم وای‌میستن //
گل رو تو جواب گلوله می فرستن //
قصه غصه نسلی که رو آسفالت دید رویاهاش رو //
بخشنده است و راحت بخشید دشمناش رو //
غم دیده است و فراموش محاله بکنه گلبرگاش رو //

————————————————
– لینک دانلود ترانه
– لینک دانلود ویدیوکلیپ